حیدر علی اف و دیدگاه دوستی دائمی با ایران 16-21
حال و هوای ماه رمضانِ بعداز فروپاشی شوروی در آذربایجان
حیدر علی اف و دیدگاه دوستی دائمی با ایران 16
در عید سعید فطر نیز مردم جمهوری آذربایجان مانند همکیشان ایرانی خود،با ذکر های مخصوص این عید به مساجد اصلی شهر رفته و نماز عید فطر را با خلوص و معنویت خاصی اقامه می نمایند.
قسمت شانزده-مواهب ماه رمضان
ماه مبارک رمضان یکی از ماه های عزیز در میان مسلمانان جهان و از نقاط اشتراک مردم ایران و جمهوری آذربایجان می باشد.این ماه بخصوص شبهای قدر در این دو کشور،نشانه علاقه فطری و قلبی مردم این کشور به دین اسلام است.
مردم جمهوری آذربایجان به دنبال کسب استقلال، پس از سال ها استیلای تزارها و کمونیستها ،موفق به احیای اعتقادات دینی خود شده اند.آن ها هیچگاه آن دوران سخت و زمان تعطیلی مساجد ،حسینیه ها و مراکز اسلامی را فراموش نمی کنند و بتدریج اقامه آداب و آیینهای دینی در این کشور رشد کرده وتعالی می یابد.این تحول بارها از سوی آقای حیدر علی اف مورد توجه قرار گرفته است:
«ملت آذربایجان- ملتی است که همیشه به خداوند یکتا تمسک جسته و همواره ایمان و اعتقاد در قلب دارد. غیرت والای فرزندان دلیر ملتمان که به ریشه های تاریخی و گذشته مذهبی- ملی خود پایبند میباشند، همچنین پایبندی به میهن و سرزمین خود و عزم راسخ برای مبارزه تزلزل ناپذیر آنان در راه استقلال ملی نیز صرفاً از این ارزشهای معنوی عالی سرچشمه می گیرد».
در سال های پس از فروپاشی شوروی،ماه رمضان که تا قبل از آن می رفت تا به یک به فریضه فراموش شده تبدیل شود ، مجددا در جمهوری آذربایجان احیا شد .در این ماه ، وضیعت این جمهوری با ماه های دیگر سال متفاوت است، مساجد فعال می شوند،نمازگزاران که در میان انان خیل عظیمی از جوانان قرار دارند،با حضور خود به مساجد رونق می بخشند، سفره های احسان بر پا می گردد و امامزادگان بخصوص حضرت حکیمه خاتون،خواهر حضرت امام رضا (ع) نسبت به ماههای دیگر، زایران بیشتری را می پذیرد.تاثیر فوق العاده مواهب این ماه در رشد و اعتلای اخلاقی و اجتماعی در کلام رئیس جمهور فقید آذربایجان نیز مستتر است.
«ماه مبارک رمضان که، در این ماه دین اسلام از طرف خداوند متعال بعنوان دین برای بشر انتخاب شده و کتاب مقدس آن قران کریم نازل گردیده است، از جمله ماه های مبارکی است که، تاثیر بسزایی در تاریخ ارزش های معنوی ملت های جهان داشته است. دراین ماه مقدس دین اسلام که، منادی صلح، امنیت و برابری- برادری می باشد، مسلمانان با هدف حفظ ارزش های بشردوستانه در امتحان و آزمایشات الهی با سرافرازی موفق گردیده، استقامت و پایداری خود را در مقابل محرومیت ها به نمایش گذاشته اند».
در این ماه، مردم مسلمان جمهوری آذربایجان که اکثرا شیعه هستند، بیش از هر زمان دیگری، آمادگی خود را برای آموزش واقعی آموزههای دینی و بازگشت به هویت اصیل اسلامی نشان می دهند ، در ماه رمضان، بیشتر دینداران روزهدار آذربایجانی، بیشتر به دستورالعملهای شرعی توجه دارند و علاقمندی خود را به فراگرفتن و بکار بستن احکام و آموزههای دینی به نمایش می گذارند.آقای حیدر علی اف نیز در پیام خود به مناسبت فرارسیدن عید فطر،به این گرایشات اشاره داشته است.
«مردم آذربایجان با بدست آوردن استقلال خود، امکان بهره مندی کامل از ارزشهای ملی و دینی را بازیافته است. مدت ده سال است که، مردم آذربایجان آیین های دینی خود را در روزهای مبارک ماه رمضان بطور آزادانه بجا می آورند و این عید مقدس را با شکوه و عظمت برگزار می نمایند. مردم مسلمان ما که در ایام امتحان ماه رمضان به وظایف دینی خود بخوبی عمل کرده اند، این عید پرموفقیت را جشن می گیرند و با ابراز احترام و محبت نسبت به هم، همبستگی و وحدت خود را بنمایش گذاشته و خاطره نزدیکان خود را که در قید حیات نمی باشند، گرامی می دارند».
مردم جمهوری آذربایجان که در سایه غیرت دینی خود در دورانی که دین را افیون ملت ها می دانستند، موفق به حفظ اعتقادات خود شده اند ،در ماه رمضان بیش از هر زمان دیگری خود را نیازمند معارف قرآنی میبینند و از ظهور و بروز غرامین این کتاب آسمانی در زندگی خود استقبال می نمایند.آقای حیدر علی اف نیز توجه به ارزش های اسلامی را نماد وحدت ملی دانسته و در این باره می گوید:
«بازگشت به ارزش های ترقی خواه اسلامی و ترویج سنتهای مذهبی و ملی از عواملی است که در اعتلای اخلاقی معنوی جامعه و نیز یکپارچگی و وحدت مردم نقش بی نظیری دارد».
دعا برای آزادی استان های جدا شده از جمهوری آذربایجان،ادای احترام به مزار شهدا و دیدار با خانواده های آنان نیز از وظایف مبلغین دینی به شهرهای مختلف است و آقای حیدر علی اف نیز در پیام های خود به این موضوع بخصوص آزادسازی استان های کشور توجه داشته است.
«روزه برای خداوند است و وظیفه معنوی ما در برابر دین مقدسمان میباشد. شما روزهای مبارک رمضان را با احساسات خوشحالی و شادابی کامل به پایان می رسانید. باور دارم که، در سایه زحمات و رنج های شما در راه خدا و دین و نیز از برکات طاعات و عبادات شما برای برقراری آرامش و پیشرفت جمهوری آذربایجان، خداوند متعال آزادسازی سرزمین ها از اشغال دشمن و جاودانی استقلال کشور، لطف و عنایت خود را از ملتمان دریغ نخواهد فرمود».
در عید سعید فطر نیز مردم جمهوری آذربایجان مانند همکیشان ایرانی خود،با ذکر های مخصوص این عید به مساجد اصلی شهر رفته و نماز عید فطر را با خلوص و معنویت خاصی اقامه می نمایند.حیدر علی اف نیز این عید را مطهر پیروزی نفس در مقابل هواهای نفسانی دانسته و در پیام خود به این موضع اذعان می نماید:
«ماه مبارک رمضان که کتاب مقدس قرآن کریم در آن نازل شده است، ماه حسن نیات، غنای معنوی، کمال جسمانی و روحانی و پاکیزگی اخلاقی میباشد. این عید، مظهر پیروزی حق بر باطل و پرهیزکاری و تقوا بر نفس است».
حیدر علی اف و آرزوی تقویت پیوندهای مردمی
پاک آئین، محسن
حیدر علی اف و دیدگاه دوستی دائمی با ایران 17
علیرغم تمایل حیدر علی اف، در سال 2012، مجلس ملی جمهوری آذربایجان از تمدید یادداشت تفاهم ایجاد تسهیلات در عبور و مرور اتباع جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان در محدوه 45 کیلومتری خودداری کرد و این موجب تضعیف ارتباطات دو ملت گردید.
قسمت هفدهم-آرزوی تقویت پیوندهای مردمی
در دوره حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی، ارتباط مردم ایران و آذربایجان قطع بود و رودخانه ارس که باید محور دوستی و ارتباط باشد،به عنوان مانع اصلی برای پیوند دو ملت شناخته می شد.در آن زمان ترانه ها و اشعاری که در دو طرف ارس سروده می شد،از جدائی و فراق مردم ایران و جمهوری آذربایجان شکایت داشت و دل ها برای دیدن اقوام وهمکیشان پر می کشید.با فروپاشی شوروی و اعلام استقلال جمهوری آذربایجان،شعر وصل ازهر دو سوی ساحل ارس سروده شد و دل های مردم دو کشور را به یکدیگر پیوند داد.آقای حیدر علی اف رئیس جمهور فقید جمهوری آذربایجان وضعیت آن دوران را این گونه توصیف می کند:
«زمانی که مرزها بسته بودند یک برادر در این سو و برادر دیگر در آن طرف مرز مانده بود. تعداد این قبیل خانواده ها بیش از انتظار بود و در طی هفتاد سال ما را از یکدیگر جدا نگه داشته بودند. این سال ها هم برای ما که در جمهوری آذربایجان بودیم و هم برای فامیل های ما که در ایران سکونت داشتند بسیار سخت بود. گمان می کنم برای کسانی که ساکن ایران بوده و خویشاوندانشان در آذربایجان به سر می بردند نیز اینگونه سخت بود. در کشور ما آذربایجان بویژه در دوره استالین بر اساس قوانین شوروی ،مامورین ،افرادی که در ایران خویشاوندی داشتند را شناسائی کرده و آنان را تحت کنترل می گرفتند و یا زندانی می کردند. لذا اکثر مردم وجود بستگان خود در ایران را ، مخفی نگه می داشتند .من شاهد این وضعیت بودم و اطلاع کاملی از آنها دارم. اغلب مردم داشتن قوم و خویش در ایران را پنهان می کردند. ولی به محض بازگشایی مرزها وجود بستگان بی شمار مشخص شد. اگر استالین بر می گشت به ما می گفت شما که آن موقع می گفتید در ایران خویشاوندی ندارید؟ البته من شوخی می کنم و برگشت دوره استالین محال است».
پس از استقلال جمهوری آذربایجان و در دوره آقای حیدر علی اف یکی از سیاست های اصولی دو کشور ایجاد تسهیلات برای تقویت ارتباطات دو ملت و تسهیل در تردد اتباع ایران و جمهوری آذربایجان بود تا حدی که در برخی مقاطع،تردد سالانه به یک میلیون نفر می رسید و این امر نشانگر علاقه مردم جمهوری آذربایجان برای سفر به ایران جهت دیدار با اقوام، زیارت اماکن مقدسه ،آشنائی با سرزمین ایران،تجارت و انجام امور درمانی بود. برای مثال در مرز جلفا در جوار نخجوان مرزها بصورت شبانه روزی باز بود و خدمات گمرکی ارائه می شد، قطارها و اتومبیل ها در مسیر جلفا- تبریز و حتی مشهد مدام در حرکت بودند. درهای جمهوری آذربایجان نیز به روی مردم ایران باز بود و ایرانیان نیز این امکان را داشتند که از آثار تاریخی آذربایجان و میزاث های مشترک فرهنگی در باکو،گنجه و نخجوان بازدید نمایند.آقای حیدر علی اف حامی ارتباطات مردمی دو کشور بود واعتقاد داشت که آداب و رسوم و ارزش های معنوی دو ملت در طول تاریخ از یک منبع سرچشمه گرفته است.وی همواره در سخنان و نوشته های خود از تقویت این پیوند حمایت می کرد.
«ایران و آذربایجان نزدیکترین همسایه یکدیگر هستند آداب و رسوم و ارزش های معنوی ما در طول تاریخ از یک منبع سرچشمه گرفته است ما قرن های متعدد و در مقاطع مختلف با هم زندگی کرده ایم هم اکنون نیز بدنبال استقلال آذربایجان روابط ایران و آذربایجان از نو برقرار شده و توسعه یافته است شاید هم تعداد فامیل و بستگان آذربایجانی ها در هیچ کشوری از جهان به اندازه ایران نباشد. عقیده دارم که شهروندان ایرانی نیز قوم و خویشاوند و آشنای زیادی در آذربایجان دارند. این فامیل ها سالیان سال از هم جدا افتاده بودند و در حسرت دیدار به سر برده اند بعد از آنکه آذربایجان به استقلال رسید مرزها گشایش یافته و انسان ها به هم دیگر رسیدند سفیر محترم اشاره کردند که یک میلیون انسان از ایران به آذربایجان و از آذربایجان به ایران رفت و آمد داشته است گمان می برم که آذربایجان با سایر کشورها چنین روابط مردمی ندارد این هم طبیعی است مجددا تکرار می کنم که ما همسایه هستیم وانگهی همسایگی ما دایره محدودی ندارد مرزهای ایران و آذربایجان خیلی طولانی است در آذربایجان این اصطلاح هست که ساکنین هر دو ساحل با هم دوستند قطعا این روحیه ها ضامن رفت و آمد گسترده آذربایجانی ها به ایران و نیز ورود ایرانی ها به آذربایجان می باشد. باز بودن مرزها انسان ها را خیل خوشحال کرده است».
در پنجم آوریل سال 2005 ،اگرچه آقای حیدر علی اف دیگر در قید حیات نبود اما دو کشور در جهت تقویت ارتباطات مردمی،یادداشت تفاهمی برای ایجاد تسهیلات در تردد اتباع دو کشور ساکن در مناطق مرزی تا شعاع 45 کیلومتری را منعقد کردند.بر اساس مفاد این یادداشت تفاهم اتباع ایران و جمهوری آذربایجان که ساکن در داخل محدوده شعاع 45 کیلومتری از نوار مرز دو کشور هستند میتوانستند آزادانه تردد داشته باشند.
در ادامه این سیاست ،جمهوری اسلامی ایران به منظور نشان دادن عزم خود برای گسترش همکاری و ارتباطات مردمی با جمهوری آذربایجان از فوریه 2010 به صورت یک طرفه روادید را برای اتباع جمهوری آذربایجان لغو کرد و امروز بیش از بیست سال است که مردم جمهوری آذربایجان آزادانه از خاک ایران برای ارتباط با نخجوان و یا سفر به ایران استفاده می کنند.اگر رئیس جمهور فقید جمهوری آذربایجان در قید حیات بود،قطعا از این قبیل اقدامات حمایت می کرد.گفتاروی موید این مدعا می باشد:
«اکنون آذربایجانی ها در ایران زیاد می باشند. آذربایجانی های ایران اتباع ایران هستند و آذربایجانی های کشورما نیز اتباع جمهوری آذربایجان می باشند. روابط ما هر چقدر بیشترتوسعه پیدا کند لذت بخش خواهد بود. این روابط را انسان ها بدون دخالت ما هم ایجاد می کنند، برای این کار دولت و حکومت هم لازم نمی باشد، زیرا انسان ها را چنان پیوندهای فشرده ای به یکدیگر متصل کرده که می توانند این روابط را خود برقرار کنند».
علیرغم نگاه مثبت آقای حیدر علی اف به افزایش ارتباطات مردمی،در سال 2012، مجلس ملی جمهوری آذربایجان از تمدید یادداشت تفاهم ایجاد تسهیلات در عبور و مرور اتباع جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان در محدوه 45 کیلومتری خودداری کرد و این موجب تضعیف ارتباطات دو ملت گردید. اما حمایت جمهوری اسلامی ایران کماکان از تردد اتباع ایران و جمهوری آذربایجان ادامه یافت و تسهیلات بیشتری برای تحقق این امر فراهم گردید. به اعتقاد ما، ایران خانه دوم مردم شریف جمهوری آذربایجان است و آنان میتوانند برای سیاحت، زیارت ،تجارت و دیگر امور به ایران سفر کنند.
امروز ایران یکی از مقاصد عمده گردشگری برای مردم آذربایجان است.در سایه تسهیلات ایجاد شده از سوی ایران، ارتباطات تجاری بیشتر شده و در حوزه گردشگری به ویژه گردشگری زیارتی و درمانی شاهد افزایش تردد هستیم. اینپیوند ها و ارتباطات است که انگیزه های عاطفی را تقویت کرده و ایران را بر آن داشته تا در امر رفت و آمد اتباع دو کشورسهولت ایجاد کند.
مردم جمهوری آذربایجان انتظار دارند که این انگیزه در آن سوی ارس نیز ایجاد شود و آرزوی رئیس جمهور فقید این کشور برای تقویت مراودات مردمی محقق گردد.
نگاه حیدر علی اف به مواریث مشترک فرهنگی
جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان نیز به دلیل قرابت های فرهنگی،دینی و تاریخی،دارای چنین مواریث فرهنگی و معنوی هستند و مسئولین دو کشور همواره بر محوریت این مزیت های فرهنگی به عنوان نمادهای دوستی و برادری دو ملت تاکید داشته اند.
حیدر علی اف و دیدگاه دوستی دائمی با ایران 18
برخی از کشورهای جهان دارای مواریث فرهنگی مشترکی هستند و با اتکا به این مواریث،دوستی و تفاهم خود را تقویت کرده و در عین حال مشترکا از ارزش های فرهنگی خود پاسداری می نمایند.جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان نیز به دلیل قرابت های فرهنگی،دینی و تاریخی،دارای چنین مواریث فرهنگی و معنوی هستند و مسئولین دو کشور همواره بر محوریت این مزیت های فرهنگی به عنوان نمادهای دوستی و برادری دو ملت تاکید داشته اند.آقای حیدر علی اف رئیس جمهور فقید آذربایجان که اندیشه های وی چراغ راه سیاست سازان این کشور می باشد نیزدر مقاطع مختلف بر ضرورت پاسداری از مظاهر فرهنگی مشترک دو کشور تاکید نموده است.
«ایران از قدیم سرزمین شاعران بوده است از فردوسی گرفته تا بقیه شاعران. مثلا نظامی شاعری در آذربایجان است ولی به فارسی شعر سروده است وی را شاعر ایرانی می نامند. ما اعتراض نداریم نظامی شاعری است که به کل جهان تعلق دارد در هر کشوری که بگویند وی شاعر ما است به شرطی که واقعا قدرش را بدانند هیچ اعتراضی نیست».
نظامی گنجوی نه تنها به فرهنگ مشترک اسلامی آذربایجان و ایران تعلق دارد، بلکه به عنوان یک نابغه بزرگ متعلق به فرهنگ بشریت است. منظومههای نظامی گنجوی در کنار شاهنامه فردوسی دو منبع اصلی زبان فارسی هستند که از سوی دانشگاهها و موسسات شرق شناسی و سازمان یونسکو و حتی در میان شرقشناسان جهان به رسمیت شناخته شدهاند. آقای حیدر علی اف معتقد بود در طول تاریخ دهها شاعر فارس زبان و آذری زبان در کنار یکدیگر زیسته،با هم تعامل داشته و آنها ازبزرگترین دستاوردهای ملی دو کشور هستند. علاقه ایشان به شعرای پارسی گوی نیز همواره از ورای بیانات وی قابل درک می باشد.
«من 16-15 سال داشتم که ترجمه شاهنامه فردوسی را به زبان آذری مطالعه کردم آن سال ها یعنی حدود سال های 38-1937 و دقیقتر آن در سال 1930 مصادف با هزارمین سالگرد فردوسی بود. می توان گفت که بخش اعظم شاهنامه را به زبان آذری ترجمه کرده بودند .قهرمانان فردوسی در شاهنامه همچون پهلوانان ، شاهان، خانها، ما را متحیر می ساخت .حسین جاوید نویسنده و نمایشنامه نویس معروف ما اثر “سیاوش” را بر مبنای “شاهنامه” تالیف کرده و موضوع این اثر را از شاهنامه الهام گرفته است... یا اینکه عمر خیام شاعر بزرگ ایران است ولی وی در آذربایجان نیز محبوبیت زیادی دارد بسیاری از انسان ها با استناد به اشعار خیام نظرات خود را تایید می کنند.حسین جاوید شاعر و درام نویس برجسته ما نمایش نامه بزرگی در باره عمر خیام تالیف کرده است».
با همین نگاه است که می توان علم و فرهنگ و تـاریخ و ارزشهای معنوی مشترک ایـران و جمهوری آذربایجان را به جهانیان معرفی نمود و با پرهیز از رقابت های غیر ضروری و یا تحریف هویت های شخصیت های شناخته شده،به پاسداری از مواریث مشترک فرهنگی همت گمارد.تردیدی نیست که مردم ایران و جمهوری آذربایجان دارای تـاریخ ، فرهنگ، دین ،مذهب، و عادات و رسوم مشترک و حتی چهره های مشترکی هستند تا حدی که آنان را به سادگی نمی توان از یکدیگر تشخیص داد . به قول مرحوم ملکالشعرای بهار: خاک بـاکـویه عزیز است و گـرامی بر ما که زیک نسل و تباریم و زیک اصل و گهر آقای حیدر علی اف نیز هر زمان که از مشترکات فرهنگی دو کشور سخن می گفت،صریحا اذعان می نمود که نمی شود ملت هایی را که با چنین پیوندهائی به هم وصل شده اند را از هم جدا ساخت.
«حسین جاوید شاعر و درام نویس بزرگ ما است وی صاحب آثار متعددی است ولی دو اثر وی با عناوین “سیاوش” و “عمر خیام” جایگاه مهمی را در ادبیات آذربایجان احراز نموده اند. من وقتی که در مشهد بودم با غرور زیادی به زیارت دو مکان مقدس می رفتم، زیارت مرقد حضرت امام رضا (ع) آرزوی دیرینه من بود و غیر از آن به زیارت قبر فردوسی نیز می رفتم. به خاطر دارم وقتی که به ملاقات شما (استانداروقت آذربایجان شرقی) آمده بودم با هم قبر شهریار را زیارت کردیم. شهریار برای من خیلی عزیز است من فکر می کنم هر شخصی که از آذربایجان به تبریز می رود قبل از هر چیز باید به زیارت قبر شهریار بشتابد. چرا که شهریار در حقیقت به عنوان شاعر ایرانی و آذری زبان، یکی از بزرگترین شخصیت های قرن بیستم است. مگر می شود ملت هایی را که با چنین پیوندهائی به هم وصل شده اند را از هم جدا ساخت؟ نمی شود جدا کرد، محال است».
امروز حدود بیست سال است که جمهوری آذربایجان بعد از نزدیک به 200 سال وابستگی به روسیه، به استقلال رسیده و با این اتفاق مبارک، مردم این کشور پیوند و همبستگی و مناسبات صمیمانه ای با ایـران ایجاد کرده اند.انکار نمی توان کرد که عواملی قصد دارند با تحریف و تخریب مواریث فرهنگی ، منابع دوستی دو ملت را به اختلاف و سوء تفاهم تبدیل نمایند،،قطعا این دسیسه بی ثمر خواهد ماند اما از سیاست سازان فرهنگی نیز انتظار است نسبت به حفظ هویت و اصالت مواریث مشترک که امانت های فرهنگی است، امین باشند و بدانند که عامل پیوند و دوستی دو ملت همین فرهنگ و تـاریخ و پیشینه مشترک می باشد.
حیدر علیاف و اشتراکات موسیقی
علی سلیمی و یا آهنگسازان آذربایجانی ،همه یکی هستند، همه یک موسیقی و ترانه می سرایند، از این رو آن ها را هرگز نمی توان از هم جدا ساخت، هفتاد سال نتوانستند از هم جدا کنند، صد یا دویست سال دیگرهم نمی توانند.
حیدر علی اف و دیدگاه دوستی دائمی با ایران 19
موسیقی زبان مشترک و یکی از محورهای پیوند مردم ایران و جمهوری آذربایجان است. در مقاطع مختلف، اجراهای مشترک ، زیباییهای آوائی در دو کشور و قرابتهای موسیقایی را نمایان کرده است. از نظر صاحبنظران، موسیقی نمایش پردههای هستی است ، به زبان خاصی وابسته نیست و برای شنیدن آن نیازی نیست که حتما کلام را متوجه شویم. . آقای حیدر علی اف رئیس جمهور فقید آذربایجان،موسیقی را یکی از مظاهر دوستی ایران و کشور خود می دانست و معتقد بود که این مولفه فرهنگی می تواند عامل مهمی برای تقویت پیوندهای عاطفی بین مردم ایران و جمهوری آذربایجان باشد.وی می گفت:
«فرهنگ و موسیقی ما از قدیم یکی بوده و به یکدیگر خیلی نزدیکند ترانه و سرودهای آذربایجان را در ایران دوست دارند و ترانه های ایران در آذربایجان محبوبیت زیادی دارد».
وی علاقه خاصی به علی سلیمی خالق موسیقی آیرلیق (جدائی) داشت و پس از استقلال آذربایجان وی را برای اجرای موسیقی به نخجوان دعوت نمود.حیدر علی اف، سلیمی را گوهری در تاریخ هنر ایران و افتخار موسیقی آذربایجان و یک میراث مشترک فرهنگی می دانست.
«وقتی که در نخجوان به سر می بردم به من گفتند که علی سلیمی آهنگساز و خالق ترانه محبوب “آیریلیق” را دعوت کنم.علی سلیمی در تبریزسکونت داشت و در سال 1938 در دوران جوانی خود از آذربایجان و باکو کوچ کرده و آنجا ساکن بود. من در نخجوان به وزیر فرهنگ دستور دادم که به هر نحو شده ایشان را به نخجوان دعوت کند. از ایشان دعوت کردند و وی با عبور از پل جلفا به نخجوان آمد. ارکستر بزرگ 40-30 نفره همراه او بود که ارکستر تبریز نام داشت. با علی سلیمی دیدار کردیم .من خیلی خوشحال شدم چرا که وی آهنگ نه فقط ترانه “آیریلیق” بلکه ترانه های متعددی را ساخته بود که ما را متحیر می ساخت».
علی سلیمی که از پدری اردبیلی تبار در شهر باکو به دنیا آمد در نوجوانی به موسیقی علاقمند شد و از پدرش - ظهراب- خواست تا برایش تار بخرد. ظهراب که فردی متدین بود، از اشتیاق علی استقبال کرد و برای آموختن تار، اورا به دست معلمی ارمنی به نام «گریشا» سپرد.علی در سال 1938 ، به دنبال سیاست های استالین در اخراج ایرانیانی که در باکو کار می کردند به زادگاه پدری خود یعنی اردبیل برگشت و سپس راهی تهران شد.وی در تهران نواختن تار را ادامه داد و بتدریج مشهور شد و در مجالسی با حضور ابولحسن صبا و رضا محجوبی از نوابغ موسیقی ایرانی تار زد و با بزرگانی مانند بدیع زاده ، مشیر، همایون شهردار، رضا و مرتضی محجوبی ، کلنل وزیری ،روح الله خالقی و احمد عبادی محشور بود. وی همچنین یک دوره کامل فنون و علوم نظری آهنگسازی را در مکتب استاد موسیقی ایران حسین ناصحی دید . سلیمی از سال 1337 فعالیت خود را در رادیو ایران آغاز کرد و از اواخر دهه چهل تا اواخر دهه پنجاه، بیش از یک صد آهنگ از جمله سرود جمهوری اسلامی را ساخت. علی سلیمی در بهار 76 خاموش شد و درمراسم باشکوهی در اردبیل ،از او به عنوان چهره ماندگار موسیقی ایران یاد شد. یکی از مشهورترین آهنگ های آذری سلیمی « آیریلیق» است که برای بسیاری از افراد میانسال از جمله آقای حیدر علی اف خاطرات گذشته را تداعی می کند.آهنگ «آیرلیق» در حکایت جدایی یک عاشق از معشوق خود و دوره هجران وی ساخته شده است.رئیس جمهور فقید اذربایجان که بارها از این آهنگ یاد کرده بود ، برای شنیدن آن،علی سلیمی را به نخجوان دعوت کرد.هیجان وی در بازگو کردن خاطره شب اجرای این موسیقی در نخجوان از ورای صحبت با یکی از مقامات ایرانی نمایان است.
«آن ها در تئاتر ما برنامه کنسرت اجرا کردند.علیرغم هوای سرد بالاپوش های خود را در آورده بودند ولی ما در داخل سالن، بالاپوش بر تن داشتیم و بسیاری هم کلاه های خود را بخاطر سرما بیرون نیاورده بودند. با این حال گروه سلیمی در هوای سرد کنسرت اجرا کردند . برودت هوا در بیرون 30 درجه زیر صفر و در سالن 10 درجه زیر صفر بود، ولی هوا با همه سردی ، مایه دلگرمی آنها بود. در نخجوان مردم از برنامه کنسرت علی سلیمی با افتخار استقبال کردند. من ایشان را از نخجوان به باکو راهی کردم چرا که وی می خواست منزل و خیابان مسکونی خود را ببیند. در این اواخر شنیدم که زندگی را به درود گفته است. خدا او را رحمت کند. من بخاطر آهنگ هایش وی را خیلی دوست داشتم. انسانی خیلی خوب و آهنگساز و موسیقیدان مستعدی بود».
سلیمی آهنگی نیز بر حیدربابا ی شهریار ساخت و اثر ماندگار « سیزه سلام گتیرمیشم» را برای شهریار اجرا کرد که در ایران و جمهوری آذربایجان مورد استقبال قرار گرفت.رشید بهبود اف که او نیز مورد علاقه آقای حیدر علی اف بود، درسال ۱۳۴۴درسفر به ایران آیریلیق راشنید و با اجازه سلیمی آن رادرباکو اجراکرد. این همکاری باعث شد تصنیف آیریلیق و سلیمی در جمهوری آذربایجان جاودانه شود. حیدر علی اف،رشید بهبود اف را نیز از پیوند دهندگان موسیقی ایرانی و اذری دانسته و می گوید:
«شما رشید بهبوداف و بلبل را به یاد آوردید با مرحوم رشید بهبوداف و بلبل روابط دوستی نزدیکی داشته ام بلبل در سالهای 43-1942 در ایران بسر برده است .ولی رشید بهبوداف در اواخر سالهای 1960 و اوایل سال های 1970 چند سفر هنری به ایران انجام داده بود. استقبال خیلی باشکوهی از وی در آنجا بعمل آورده بودند. یکبارکه در خانه وی مهمان بودم، با اشاره به برگزاری در سطح عالی برنامه های کنسرت خود در ایران و استقبال گرم از وی عکس هایی را نشان داد. حقیقتا رشید بهبوداف و دیگران در دوران حاکمیت شوروی، در شرایطی که مرزها مسدود بود، پلهای ارتباطی دو ملت بودند».
بسیاری از ترانه های بهبوداف به وسیله خوانندگان سنتی و پاپ ایرانی با شعر های ترکی و فارسی بازخوانی شده است . صاحبنطران معتقدند که موسیقی ایران و جمهوری آذربایجان در کوک مشترک هستند و این اشتراک و توسعه یافتگی در موسیقی پشتوانه فرهنگی مناسبات دو ملت و دوستی دائمی دو کشور بوده و به قول رئیس جمهور فقید آذربایجان نمی توان این ریشه ها را از یکدیگر جدا کرد.
«ما یکی هستیم و چیزی از هم متفاوت نیست. علی سلیمی و یا آهنگسازان آذربایجانی ،همه یکی هستند، همه یک موسیقی و ترانه می سرایند، از این رو آن ها را هرگز نمی توان از هم جدا ساخت، هفتاد سال نتوانستند از هم جدا کنند، صد یا دویست سال دیگرهم نمی توانند. اکنون باید این روابط را توسعه دهیم».
خاطرات حیدر علی اف از ساخت مسجد حضرت زهرا در نخجوان
موضوع احداث مسجد در نخجوان را نیز به عنوان یک اولویت ، مورد مذاکره قرار دادم . این مسئله را با جناب آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور در میان گذاشتم.بعد در مشهد به زیارت امام رضا (ع) مشرف شدم.در آنجا با حضرت آیت الله خامنه ای که آن موقع در مشهد بود ملاقات و آرزوی خود در مورد مسجد را به ایشان عرض کردم.
حیدر علی اف و دیدگاه دوستی دائمی با ایران 20
در برگ دیگری از تاریخ روابط ایران و جمهوری آذربایجان،رئیس جمهورفقید این کشور از ساخت مسجد جدید حضرت زهرا (س) در نخجوان به عنوان یک حادثه مهم و یادگار همکاری کشورش با جمهوری اسلامی ایران یاد می کند. آقای حیدر علی اف در جشن بزرگ سالگرد تاسیس جمهوری خودمختار نخجوان ،از گشایش این مسجد سخن گفت و آن را نماد پایبندی مسلمانان جمهوری آذبایجان به دین مقدس اسلام و زنده نگه داشتن سنت های اسلامی پس از هفتاد و پنج سال سلطه کمونیسم دانست.وی در این زمینه گفت:
«من امروز خیلی مفتخرم و خوشحالم از این لحاظ که مبتکر احداث این مسجد در نخجوان و همین جا هستم. من معمار و بنیانگذار این مسجد می باشم در آن سال ها و بویژه در سال 1992 که بنابر تقدیر خداوند متعال در جمهوری خودمختار نخجوان سکونت و این جمهوری را رهبری می کردم، بصورت مستمر مسجد نخجوان را زیارت کرده با دینداران ملاقات داشتم، چرا که در طفولیت پدر و مادرم مرا به آن مسجد می بردند البته آنموقع در کشوری زندگی می کردیم که ایدئولوژی کمونیسم را پیروی می کردند، در آن زمان دین ممنوع شده بود و ضد تبلیغ دین، یعنی تبلیغات لامذهبی بصورت مستمر در جریان بود و تلاش می کردند تا مردم را از دین جدا سازند. دولت وقت ظاهرا تا حدودی در سیاست بی دینی موفق بود ولی باطنا هیچ دستاوردی نداشت.»
آقای حیدر علی اف در ادامه پس از آن که این حادثه مهم را به مردم جمهوری خودمختار نخجوان و مهمانانی که از جمهوری اسلامی ایران آمده بودند ،تبریک می گوید،یادی نیز از دوران کودکی خود و علاقه به ساخت مسجد می نماید:
«هم پدر و هم مادر من اهل نماز بودند. آنها مرتب به مسجد رفته و هنگام طفولیت مرا نیز بهمراه خودشان به مسجد می بردند. در آن دوران علاوه بر تحصیل و تربیت اکتسابی در مدرسه، پاکی و صداقت ماخوذه از مسجد نیز در شکل گیری شعورم نقش داشت...به خاطر دارم آن مسجد دارای محوطه ای بود که یک قسمت آن به مدرسه تبدیل شده بود... بچه ها با خروج از مدرسه وارد محوطه مسجد و از آنجا هم داخل مسجد می شدند.مراسم روز عاشورا در حیاط آن مسجد را به یاد دارم من شاهد عینی همه آنها بودم.»
آقای حیدر علی اف سپس به انگیزه خود برای ساخت مسجد جدیدی در نخجوان و یک ساختمان بزرگتر که پاسخگوی مقتضیات معاصر باشد،پرداخته و به کمک جمهوری اسلامی ایران در این زمینه اشاره می کند.وی می گوید در آن زمان که ما در نخجوان برق و گاز نداشتیم و آب هم خیلی کم بود، من به منظور کمک گرفتن از جمهوری اسلامی ایران و نجات نخجوان که در محاصره ارمنستان بسر می برد به آن کشور سفر کردم و در کنار طرح این مسائل با مسئولین ایرانی،ساخت مسجد در نخجوان را هم فراموش نکردم.
«من موضوع احداث مسجد در نخجوان را نیز به عنوان یک اولویت ، مورد مذاکره قرار دادم . این مسئله را با جناب آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور در میان گذاشتم.بعد در مشهد به زیارت امام رضا (ع) مشرف شدم.در آنجا با حضرت آیت الله خامنه ای که آن موقع در مشهد بود ملاقات و آرزوی خود در مورد مسجد را به ایشان عرض کردم. جناب آقای رفیق دوست دوست محترم من و رئیس بنیادی که زیر نظر رهبری بود،به دستور و با دعای خیر حضرت آیت الله خامنه ای موظف به احداث مسجدی در نخجوان شد و ما پروتکل مربوطه را مضاء کردیم....مدتی بعد جناب آقای رفیق دوست به نخجوان آمد، ما به ایشان پیشنهاد کردیم که سنگ بنای مسجد را بگذاریم و به اصطلاع کلنگ بزنیم.وی گفت کجا را کلنگ بزنیم؟ گفتم محلی را انتخاب کرده ام ،اما دلیل انتخاب این محل چه بود؟ اولا اینجا یکی از گوشه های دل انگیز نخجوان است، ثانیا نخجوانی ها می دانند که اینجا خانواده بزرگ سیدها زندگی کرده اند، میر جعفر سیدوف معلم من بود. برادر وی عقیل سیدوف نیز مدرس بود و میرحسن سیدوف هنرپیشه تئاتر نخجوان بود. من اعضای آن خانواده را می شناختم، آن ها همه سید بودند... من اینجا را برای احداث مسجد انتخاب کردم و به همراه آقای رفیق دوست آمدیم کلنگ زدیم ، و بدین ترتیب سنگ بنای مسجد را گذاشتیم این حادثه در سال 1992 اتفاق افتاد، البته عملیات اجرایی دیرتر شروع شد.»
آقای حیدر علی اف در همین سخنرانی به دوران جوانی خود و زمانی که به عنوان تنها مسلمان عضو دفتر سیاسی شوروی (پولیت بیورو) بوده اشاره داشته و تاکید می کند که من هرگز ایمان خود را از دست نداده و به دین اسلام که دین ملت من است همیشه افتخار ورزیده ام.
«من از دوران جوانی مدت زیادی بود که از نخجوان جدا شده بودم و در باکو کار می کردم مدتی رهبری ایالت آذربایجان را برعهده داشتم ،سپس در مسکو مشغول شدم و یکی از رهبران اتحاد شوروی یعنی آن ابرقدرت بودم. آن دولت را دفتر سیاسی متشکل از ده ، دوازده نفر اداره می کرد.در تاریخ شوروی هیچ مسلمانی موفق نشده بود به عضویت آن دفتر سیاسی پذیرفته شود ومن تنها مسلمانی بودم که در میان رهبران شوروی ،جزو اعضای دفتر سیاسی حزب کمونیست بودم. البته من روحیه ملی آداب و رسوم ، احساسات، سنت های اسلامی را همواره در دل خود زنده نگه می داشتم».
آقای حیدر علی اف مدتی پس از کلنگ زنی محل مسجد نخجوان به ریاست جمهوری آذربایجان انتخاب می شود و مجددا از آقای رفیق دوست دعوت می کند که برای اتمام کار مسجد اقدام نماید.
«من با آقای رفیق دوست تماس گرفته و گفتم برادر اینطور نمی شود، پروتکل را باید اجرا کرد، از آقای رفیق دوست برای سفر به باکو دعوت کردم، آن موقع من رئیس جمهوری آذربایجان بودم. در باکو گفتگوی خیلی خوبی انجام دادیم. به وی که مهمان عزیز من بود گفتم که تا چهار ماه دیگر ساخت مسجد را به پایان برساند و امروز خوشحالم که وی درخواست من و قولی را که به من داده بود را به جا آورد.هدفم از شرح مفصل این مطالب این است که بیان کنم امروز من خیلی خوشحال هستم به دلیل آن که علاوه بر آثار معماری بزرگی که در آذربایجان و از جمله در نخجوان احداث کرده ام، مسجد بزرگی و به عبارتی ساختمان زیبای نمونه معماری مشرق زمین را به کمک مستقیم جمهوری اسلامی ایران و بصورت مشترک در نخجوان بنا کرده ایم. مسجد کنونی نخجوان اگر اشتباه نکنم قدمتش بیش از یکصد سال است ولی این ساختمان جدید صدها سال عمرخواهد کرد . نسل های آینده برای ما طلب رحمت خواهند کرد و این بزرگترین جایزه برای من است.»
امروز مسجد حضرت زهرا (س) در شهر نخجوان یکی ازمساجد بزرگ و بی نظیر در منطقه است.همان گونه که رئیس جمهور فقید آذربایجان هم اشاره می کند، این مسجد بر اساس پروتکل مورخ 24 آگوست 1992 (3/6/1371) بین ایران و آذربایجان،و به امر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای، توسط بنیاد مستضعفان وجانبازان انقلاب اسلامی ایران ساخته شد و از پاییز 1378 (1999) مورد استفاده قرارگرفت. افتتاح رسمی مسجد در دهم مهرماه 1378( 18 اکتبر 1999) با حضور مقامات بلند پایه دو کشور انجام گرفت.ترجمه متن لوح یاد بود که به زبان آذری والفبای لاتین است و در حیاط مسجد نصب شده و در روز افتتاح توسط رئیس جمهوری آذربایجان از آن پرده برداری شد، چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسول الله صلی الله علیه وآله: فاطمة بضعة منی
بر اساس در خواست رئیس جمهوری محترم آذربایجان آقای حیدر علی اف و موافقت رهبر بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله خامنه ای، مسجد حضرت زهراعلیها السلام توسط بنیاد مستضعفان وجانبازان انقلاب اسلامی ایران، درنخجوان ساخته شد و در صدمین سال میلاد حضرت امام خمینی (ره); باحضور مقامات طرفین افتتاح گردید.
ذکر این خاطره از آقای حیدر علی اف،گذشته از اینکه به یک موضوع مهم یعنی دوستی دیرین ایران و جمهوری آذربایجان اشاره داشته،یک حقیقت مهم یعنی میزان اعتقاد و علاقه مردم جمهوری آذربایجان به اسلام و تشیع را نیز یادآوری می کند ،تا حدی که رئیس جمهور فقید آذربایجان به این اعتقادات مباهات کرده و داشتن پدر و مادر مسلمان و نمازخوان واهل مسجد را از افتخارات خود می داند.قطعا این علایق که پس از استقلال نیز در این سرزمین رشد کرده وتوسعه می یابد،حلقه اتصال دائمی مردم ایران و جمهوری آذربایجان و پشتوانه مناسبات رسمی دو کشور خواهد بود.
دوستی دائمی، مشخصه مناسبات تهران - باکو
دوستی مردم ایران و جمهوری آذربایجان به دلیل عمق تاریخی،غنای فرهنگی و باورهای دینی، دائمی بوده و از زمان استقلال جمهوری آذربایجان نیز این دوستی دائمی بصورت رسمی بین دو کشور نهادینه شده است.
حیدر علی اف و دیدگاه دوستی دائمی با ایران 21 - قسمت پایانی
همان گونه که در قسمت های قبل مندرج شد،توسعه مناسبات دوستانه جمهوری اسلامی ایران با جمهوری آذربایجان یکی از اولویتهای اصلی سیاست خارجی دو کشور بوده و بر اساس دیدگاه حیدر علی اف،دوستی دائمی می بایست مشخصه مناسبات فیمابین باشد.
واقعیت این است که دوستی مردم ایران و جمهوری آذربایجان به دلیل عمق تاریخی،غنای فرهنگی و باورهای دینی، دائمی بوده و از زمان استقلال جمهوری آذربایجان نیز این دوستی دائمی بصورت رسمی بین دو کشور نهادینه شده است. نقطه مرکزی در دایره دوستی ها، ماندگاری و پایداری است، یعنی دوستی های دائمی،ماندگار هستند و حوادث روزگار،این ماندگاری را دستخوش دگرگونی نکرده و عنصر حیاتی آن یعنی دوام را مستمر ساخته است.
در عرصه بین المللی،دوست یابی یک هنر است و حفظ دوستان ،مزیتی است که در همه انسان ها و بخصوص رهبران کشورها نمی توان یافت. امروز دوستی دائمی،نیاز به احترام و تعهد متقابل دارد. در واقع دوستی دائمی یعنی تاکید بر اشتراکات و هشیاری در مقابل عواملی که مترصد کمرنگ کردن مشترکات و پر رنگ نمودن اختلافات هستند.
من فکر میکنم در سطح بینالملل آمریکا و اسرائیل با کمک رسانه های سنتی و مدرن ،مهمترین عواملی هستند که برای تخریب دوستی دائمی تهران- باکو تلاش میکنند .آن ها با ترفندهای رسانه ای، ایران را بهعنوان تهدیدی برای جمهوری آذربایجان معرفی می کنند و فضای ایرانهراسی را دامن می زنند. همچنین آذربایجان را به عنوان پایگاه دشمنان جمهوری اسلامی مانند گروهک منافقین معرفی و اعلام می کنند که جمهوری آذربایجان میتواند پایگاهی برای حمله به ایران باشد. در سطح منطقه هم ایران رقبایی دارد که تلاش دارند روابط بنیادین بین ایران و آذربایجان شکل نگیرد و البته در داخل آذربایجان نیز گروههای عمدتا قومگرا و تجزیه طلب با تأثیرپذیری از عوامل خارجی به دنبال ایجاد تنش بین تهران و باکو هستند.
بر این اساس حفظ دوستی دائمی ایران و آذربایجان ، نیاز به توجه دائمی داشته و مسئولان دو کشور بخصوص در عرصه دیپلماسی باید با هوشیاری و شناخت ترفندهای محافل مخرب، روابط را مدیریت کنند.
نباید انتظار داشت که بین دو کشور همسایه،اختلاف نظر وجود نداشته باشد اما درپرتوی دوستی ها،اختلافات سریع تر حل شده وارتباطات راحت تر تقویت می شوند. امنیت و آرامش،تهدیدها را کاهش داده و آن ها را به فرصت تبدیل می کند.
مسئولین جمهوری اسلامی ایران نیز همچون مرحوم حیدر علی اف،با اعتقاد به این دوستی دائمی،همواره در کنار جمهوری آذربایجان بوده و ایران جزو نخستین کشورهایی است که استقلال و تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخته است . سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه هیچگاه با جهتگیری مقابله با جمهوری آذربایجان همراه نبوده و سیاست کمک به رشد و توسعه و استقلال آذربایجان از برنامه های دولتمردان ایران بوده است. با توجه به اشتراکات و ظرفیت های موجود،دو کشورمی توانند متحدین همیشگی یکدیگر در منطقه باشند. این حقیقتی تردیدناپذیر است که کشورها در سایه همدلی و همراهی، کسب آرامش می کنند و با کشتی دوستی به سواحل امنیت و آرامش می رسند.
دوستی، گوهر گران بهایی است که نمی توان به سادگی از آن چشم پوشید و در پی یافتن راهکار برای حفظ آن نبود.برای دست یازیدن به دوستی ماندگار باید بر اساس طراحی ،ابتکار و برنامه های نو عمل کرد و تامین منافع کشورها را در سایه تقویت دوستی ها دید.
* مطالب داخل گیومه از کتاب»حیدر علی اف و شرق» ،انتشار در باکو سال 2003 توسط انتشارات چاشی اوغلو ،و همچنین کتابخانه الکترونیکی حیدر علی اف به آدرس اینترنتیhttp://lib.aliyev-heritage.org استخراج شده است